فنگ شویی #3
خوب حالا که دارید فنگ شویی می کنید ، این موارد رو هم داشته باشید
یاد آوری به دلیل اهمیت موضوع : این موارد در فنگ شویی حرام است :D ،
البته دلیل و تفسیرش موجود ه ولی الان با اینقدری که شما از فنگ شویی شنیدید نمی تونم توضیح بدم:
· گل خشک/ گل مصنوعی ، توی هر کدوم از اون 9 قسمت خونه که باشه ، اون قسمت رو خشک می کنه (این تمثیل ه) ، مثلا یکی از دوستانم وقتی دسته گل خشک کرده عروسی ش را از توی مرکز خونه ش (که همون مرکز سلامتی ه) انداخت دور، باردار شد
· ساعت ، ساعت هم توی هر کدوم از اون 9 قسمت باشه ، اون قسمت رو تحلیل می بره ، ضمن اینکه با تجربه شخصی دیدم وقتی روی دیوار خونه ساعت ندارید ، گذر زمان خیلی با کیفیت تر ه . خیلی بیشتر زمان دارید ،یهو نگاه نمی کنید ببینید نصفه شب شده و هیچ کاری نکردید
تقویم، روی در و دیوار و میز تقویم نمی ذاریم
آینه، اگه دارید روش رو بپوشونید ، غیر از آینه سرویسهای بهداشتی که اجتناب ناپذیر هستند. آینه رو هیچوقت رو به دیوار برنگردونید ;)
• ویترین و بوفه خوب نیستند، مخصوصا اگر آینه داشته باشند، چون توش رو پر میکنید از از کاسه ها و ظروف قشنگ خالی ای که سال تا سال بهشون دست نمی زنید و خودش یه رکود انرژی حسابی براتون میارن !
• کاسه های خالی که روی میز یا توی ویترین می‌گذارید، فقر و نداری را برای شما به ارمغان می آورد.
حالا اگه داریم چیکارشون کنیم؟ می تونیم توی ظروف خالی را با گندم، سکه و چیزهایی که سمبل برکت هستند پر کنید، اونها رو پر پر نکنید مثلا نصفش یا 2/3 ش را پر کنیم اینجوری این پیغام را به کائنات می دیم که دارم ولی بازم می خوام ...
• وسایل توی بوفه تون رو هم (اگه ناچارید بوفه رو داشته باشید) ، زود به زود تکون بدید مثلا ماهی یا دوماهی یکبار ...
• وسط میز هامون اگه خواستیم فقط خوراکی، میوه، آجیل میگذاریم، صلا و اصلا ظرف خالی و گل خشک و حتی گل طبیعی وسط میز نمی گذاریم
• جایی که غذا می پزیم تحت تاثیر انرژی های محیط هستش و روی کیفیت زندگی تاثیر می گذارد. ما همون چیزی هستیم که می خوریم چه موقع طبخ غذا چه موقع خوردنش ، بنابراین اگه مثلا موقع خوردن غذا اخبار ببینیم داریم ناخودآگاه استرس می خوریم،
حتی وقتی که حالمون خوب نیست بهتره که غذا درست نکنیم ،چون انرژی اون ناراحتی ه وارد غذا می شه ، اینجوری ه که یه وقتایی یه غصه هایی تو بعضی خونه ها تموم نمی شن، پس همیشه با حال خیلی خوب غذا درست می کنیم و بهش کلی عشق می دیم و بعدم با عشق تو یه محیط خوب می خوریمش
• تابلوهایی که چند تکه هستند و مد شدند هر تیکه از عکس روی یک قسمت تابلو هست، تابلوهایی که با پازل درست می شن ، اینها هم خوب نیستند ((حتی اگه خود عکس ه طبق فرمولها ی فنگ شویی مشکلی نداشته باشه))، کلا دنبال یکپارچگی هم هستیم ...
فنگ شویی #2
حالا که متوجه شدید اطرافتون بر "چی" اثر می ذاره ، این رو هم بدونید
اولین و مهمترین چیزی که توی زندگی افراد تاثیر میذاره و می تونیم بگیم نکته ی کلیدی حساب میشه اینه که انرژی بتونه به راحتی توی خونه و زندگی جریان داشته باشه،
عواملی که "چی" (انرژی) رو به حرکت در میارن عبارتند از :
نور
صوت
حرکت
بنابر این در فنگ شویی سعی ما بر این هستش که این عوامل رو در جریان بندازیم در این راه :
اولین قدم، خونه‌تکونی و پاک‌سازی مکان است (به شیوه فنگ شویی و نه سنتی که در ادامه میگم). رکود انرژی غیر از اینکه شما را از حرکت باز می‌داره، جریان انرژی‌های مثبت را هم متوقف می‌کنه
خونه مامانبزرگهای ما یه زیر زمین بزرگ داشته در حد سمساری و خیلی وقتا به جای اینکه مثلا قابلمه کهنه یا صندلی شکسته رو بندازن دور، می بردن و می ذاشتن توی اون زیرزمینه برای روز مبادا
و ما با این فرهنگ روز مبادا و نگرانی از آینده بزرگ شدیم، حالا هم که متراژ خونه هامون خیلی کوچیکتر از اون خونه قدیمی هاست و زیر زمین هم نداریم و کلی جا کم داریم ، توی این بی جایی اصرار به انبار کردن و ذخیره کردن یه چیزهایی داریم و یه چیزهایی رو هم دلمون نمیاد دور بندازیم
(البته اون زیر زمین و انبار کردنه در زمان خودش برای مامانبزرگ ها و خونه متراژ بزرگش هم خوب نبوده ها)
از اونجایی که همه اشیا دور خودشون انرژی دارن ، وقتی این وسیله ها استفاده نمی شن ، در نتیجه اون انرژی دور اونها هم حرکت نمی کنه . فکر کنید این انرژی ها راکد شبیه لجنزار انرژی می شن و کلی انرژی راکد توی خونه مون داریم، متاسفانه خیلی از ماها توی خونمون وسایلی رو نگه داری می کنیم که سالهاست ازش استفاده نمی کنیم،
بعضی از آدمها از جمله خود من هم عاشق خاطرات بازی و نگهداری کلی چیز بی مصرف به عنوان خاطرات هستن ، کارت پستال ، گل خشک و ......
از این به بعد می خواهیم یاد بگیریم در لحظه زندگی کنیم ، به جهان هستی اعتماد کنیم و مطمئن باشیم روز مبادا ما رو دست خالی نمی گذاره
چیزی که من خودم انجام دادم و تا این لحظه هیچوقت جای خالی چیزی که دادم رفته رو احساس نکردم ......
یادمه حدود سه سال پیش میرفتم هایپر و مردم رو می دیدم که چرخ – چرخ پودر و مرغ و گوشت می خرن و می گفتن قحطی میشه و جنگ می شه و :D فعلا که خدا رو شکر هنوز هم اتفاقی نیوفتاده
ادامه مطلب ...
طاقت
یادمه توی خونه مامانبزرگم
همیشه هر چیزی که هوس میکردی موجود بودش
یه بار هم که مامانم و خواهر کوچولوم سر زده رفته بودن اونجا،
مامانبزرگم بستنی براشون آورده بودن
خواهرم تا چند روز میگفت مگه میشه آدم تو فریزرش بستنی داشته باشه و نخورتش
.
حالا نقل این آقای همکاره در ماه مبارک
با خودش ساندویچ میاره برای ناهار
بعد دلش طاقت نمیاره ،
ساعت 9 یه گاز میزنه ، میذاره تو کشوش
ساعت 10 یکی، ساعت 11 یکی تا بالاخره تا 12 که می خورتش
دلم برای طاقت نیاوردنش کبابببببب شد
