از صبح هر نیم ساعت یکبار
به یه سوالی راجه به لی.نکداین و ای.ن.ستاگرام و سایر نرم افزارها و چجوری پست بذاری تو و چجوری دوستاتو توش پیدا کنی و
و چجوری تو تل.گرام یه سری پیغام رو چند جا بفرستی و بقیه چیزهای پایه ای که یک ثانیه به اون نرم افزار نگاه کنی می تونی
انجامش بدی........ جواب بدادم
جالبترش اینه که آقای همکار سوال پرسنده خیلییییییییییی آدم زرنگ و باهوشی و موفقی ه !!!
فکر کنم فقط عاشق سوال پرسیدن ه
ولی من الان جمله ی سوال :ببخشید خانوم مهندس یه نرم افزار هست /// یا چجوری فلان رو می شنوم، دقیقا فشارم می افته و
تنم می لرزه
* اینترنت من در محل کار محدوده و در نتیجه سایتهای سنگین رو باز نمی کنم، مثلا ل.ین.ک.د.ا.ی.ن
یه آقای همکاری داریم خیلی بچه باحالی ه ها ، خیلی با معلوماته و .....
ولی هفته ای سه بار از من راجع به کارکرد گزینه های مختلف این شب.که سوال می پرسه
هر دفعه هم من میگم ، من با این ش.بکه کاری ندارم
و این نهضت ادامه دارد ........
خیلی دلم می خواد به همکار گرامی بگم:
با اون صبحونه مفصلی که نوش جان می کنید الان نباید گشنه باشید .
ضمن اینکه خوردن نون و پنیر و خیار و گوجه
نسکافه
بیسکوییت
سیب
در عرض دو ساعت خیلی باهم سازگاری نداره (البته راه تا ناهار ایشون زیاده)
این پرخوری شما رسما داره اشتهای منو کور می کنه